چاقی به شکل خزنده ای در میان خانوادههای ایرانی در حال نفوذ و گسترش است و این روند همچنان ادامه دارد. بیش از 60 درصد مراجعات به مراکز درمانی در جوامع در حال توسعه به افراد مبتلا به چاقی و عوارض آن اختصاص دارد. در ایران بیش از 27 درصد مردان و 40 درصد زنان چاق هستند. بیماری چاقی در زنان بیشتر در محدوده سنی 50 تا 60 سال و در مردان در محدوده سنی 40 تا 50 سال دیده میشود. پس از جنگ جهانی دوم و حاکم شدن آرامش نسبی در جهان و تغییرات سریع اقتصادی، رفاه نسبی ایجاد شد که این تغییرات، دگرگونیهایی را در شیوه زندگی مردم ایجاد کرده و شیوع مصرف گرایی را هموار ساخته است. همچنین، تخصیص یارانههای غیرهدفمند به محصولات غذایی همچون روغن، برنج، شکر در چند دهه اخیر در کشور، ضمن بر هم زدن الگوهای غذایی سنتی، شیوع چاقی را نیز به دنبال داشته است. دگرگونی الگوهای غذایی به واسطه صنعتی شدن جوامع نیز از دیگر عوامل اجتماعی زمینهساز چاقی به حساب میآیند. فراگیرشدن مصرف بیش از حد غذاهای قابل دسترس، محصولات غذایی فرآیند شده و سرشار از انرژی در میان نوجوانان از یک سو و استفاده روزافزون از کامپیوتر و نشستن طولانی مدت و تماشای برنامههای ماهوارهای و همچنین رفت و آمد با وسایل نقلیه و در نتیجه کاهش شدید فعالیتهای بدنی زمینههای بروز چاقی را فراهم کرده است. اما فراموش نکنید که یکی دیگر از عوامل گسترش چاقی، کاهش دریافت گروههای غذایی مناسب مانند میوهها و سبزیها در میان مردم است. البته افزایش دریافت انرژی به علت مصرف تنقلات در حین تماشای تلویزیون، مصرف مقدار غذای بیشتر به دلیل تماشای تلویزیون در زمان صرف غذا و گرایش به صرف هله هولهها، تحت تاثیر تبلیغات اغواکننده در لابهلای برنامههای عامپسند و پرطرفدار شیوع چاقی را بسیار افزایش داده است. متاسفانه این روزها چاقی تنها در میان طبقه مرفه جامعه دیده نمیشود بلکه افراد کم درآمد نیز به نوعی دیگر با آن دست به گریبان هستند. از این رو است که باید گفت، همه با هم باید به فکر سلامتمان باشیم.