از زنان آن کسانى که شما از آنان براى مدتى معین تمتع می برید واجب است اجرتشان را بدهید. آیه ?? سوره نساء
دارویی جز شوهر ندارند
امام صادق (ع) فرمودند : روزی رسول اکرم (ص) بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود : جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت دختران باکره مانند میوه روی درخت اند ، موقعی که می رسد اگر چیده نشود ، آفتاب فاسدش می کند و وزش باد آن را پراکنده می سازد ، همچنین دختران وقتی به حد بلوغ رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند ، دارویی جز شوهر ندارند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند ، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست .
فروغ کافی ج 5 ص 337
شرم حرام
پیامبر اکرم (ص): هرکه از حلال شرم کند خدا وی را به حرام مبتلا کند.
یـا ایها النبى لم تحرم ما احل اللّه لک تبتغى مرضات ازواجک واللّه غفور رحیم . قد فرض اللّه لکم تحلة ایمانکم و اللّه مولاکم و هوالعلیم الحکیم 1/ 66
در شـاءن نـزول ایـن آیـه گفته اند که روزى رسول اکرم در اتاق حفصه و در غیاب او با کنیز خود مـاریـه قـبـطیه آمیزش نمود. حفصه از راه رسید و با در بسته روبرو. شد در زد, رسول اکرم در را گـشـود. حفصه بامشاهده ماریه و سیماى پیامبر که عرق از آن جارى بود, همه چیز رافهمید و از این که پیامبر در اتاق او و در روزى که اختصاص به وى داشت با کنیزى آمیزش کرده است , سخت برآشفت و گفت با این کارمرا آزردى . رسول اکرم فرمود براى خاطر تو او را بر خود حرام مى کنم و تو نیز این ماجرا کسى مگو . به حفصه نیز پذیرفت اما به زودى قصه را به عایشه گفت. بـا نـزول ایـن آیـات خـداونـد پیامبرش را مورد عتاب قرار مى دهد که اى پیامبر چرا چیزى را که خـداونـد حلال کرده است براى خشنودى بعضى از همسرانت بر خود حرام کردى
آیه ?? سوره نسا ( معروف به آیه ازدواج موقت )
در کافى به سند خود از ابى بصیر روایت کرده که گفت: من از امام ابى جعفر(ع)از مساله متعه پرسیدم، فرمود: بله در قرآن این مساله نازل شده، و فرموده:"فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة" (1) .
و در همان کتاب به سند خود از ابن ابى عمیر از شخصى که نامش فراموش شده، و یا از نسخه افتاده از امام صادق(ع)روایت کرده که فرمود: آیه اینطور نازل شده بود:" فما استمتعتم به منهن الى اجل مسمى، فاتوهن اجورهن"(از زنان آن کسانى که شما از آنان براى مدتى معین تمتع مىبرید واجب است اجرتشان را بدهید" (2) .
مؤلف قدس سره: این قرائت را عیاشى نیز از ابى جعفر(ع)نقل کرده، جمهور - یعنى علماى اهل سنت - نیز آن را به چند طریق از ابى بن کعب و عبد الله بن عباس روایت کردهاند، که انشاء الله روایاتش خواهد آمد، و شاید منظور از امثال این روایات این باشد که بفهمانند مراد آیه این است، نه اینکه بخواهند بفهمانند آیه اینطور نازل شده بوده، و آن چند کلمه از آیه افتاده است.
و در همان کتاب به سند خود از زراره روایت کرده که گفت: عبد الله بن عمیر لیثى به حضور امام ابى جعفر باقر(ع)آمد، و عرضه داشت: در باره متعه زنان چه مىگوئى؟.
امام فرمود، خداوند هم در کتابش آن را حلال کرده، و هم بر زبان پیغمبرش، پس متعه تا روز قیامتحلال است، عبد الله عرضه داشت: اى ابى جعفر آیا مثل تو کسى چنین فتوا مىدهد، با اینکه عمر آن را حرام کرد و از آن نهى نمود؟.
حضرت فرمود: هر چند که عمر تحریم کرده باشد، عرضه داشت: من تو را به خدا پناه مىدهم از اینکه حلال کنى چیزى را که عمر آن را حرام کرده.
زراره مىگوید: امام باقر(ع)در جوابش فرمود: خیلى خوب، تو بر عقیده صاحبت باش، من هم به عقیده رسول خدا(ص)باقى مىمانم حال بیا تا با تو بر سر این مساله ملاعنه و مباهله کنم(یعنى بر این که قول رسول خدا(ص)حق، و قول صاحب تو عمر باطل است) عبد الله عمیر رو به آن حضرت کرد و گفت آیا دوست مىدارى زنان و دختران و خواهران و دختر عمههاى تو متعه شوند؟حضرت وقتى شنید که او نام زنان و دختر عموهاى آن جناب را برد روى از او برگردانید (3) .
و در همان کتاب به سند خود از عبد الرحمان بن ابى عبد الله روایت کرده که گفت: من از ابو حنیفه شنیدم که داشت از امام صادق(ع)از مساله متعه سؤال مىکرد، حضرت پرسید.از کدام متعه مىپرسى - از متعه زنان، و یا متعه حج - عرضه داشت منظورم متعه حجبود، ولى فعلا مرا خبر ده از مساله متعه زنان، آیا این عمل حق است؟حضرت فرمود: سبحان الله مگر کتاب خدا را نخواندى که مىفرماید: "فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة" عرضه داشت: به خدا سوگند مثل اینکه این آیهاى است که تاکنون آنرا نخواندهام (4) .
و در تفسیر عیاشى از محمد بن مسلم از امام باقر(ع)روایت کرده که فرمود:جابر بن عبد الله از سیره رسول خدا(ص)سخن مىگفت: از آن جمله گفت: من و یارانم با رسول خدا(ص)به جنگ مىرفتیم، رسول خدا(ص) عمل متعه را برایمان حلال کرد، و تا زنده بود حرامش نکرد، و على(ع)بارها مىفرمود: اگر پسر خطاب یعنى عمر قبل از من خلافت را به دست نمىگرفت، و از دست من نمىربود، احدى جز شقى مرتکب زنا نمىشد(در نسخهاى دیگر به جاى شقى کلمه اشقى - یعنى شقىترین مردم - آمده)، و ابن عباس در تفسیر آیه: "فما استمتعتم به منهن الى اجل مسمى فاتوهن اجورهن فریضة"مىگفت: این مردم یعنى دستگاه خلافت - به این آیه کفر ورزیدند، ولى رسول خدا(ص)آن را حلال کرد، و تا زنده بود تحریمش نفرمود (5) .
و در همان کتاب است که ابى بصیر از امام باقر(ع)نقل کرد که در باب متعه و در معناى آیه شریفه: "فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة"فرمود: یعنى اگر مدت متعه سر آمد، مىتوانى تو پیشنهاد تمدید مدت دهى، و او نیز مىتواند مدت را بیشتر کند، در صورتى که زن راضى باشد، مرد مىگوید: "استحللتک باجل آخر - یعنى ترا حلال مىکنم براى مدتى دیگر"که در این صورت این زن براى غیر تو حلال نیست، تا آنکه عدهاش سر آید، و عده زن متعه دو حیض است (6) .
و از شیبانى روایت کرده که گفت امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)در تفسیر جمله: "و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة"، فرمودهاند: تراضى به این است که مرد اجرت زن را زیاد کند و زن مدت عقد را (7) .
مؤلف قدس سره: روایات در باره مطالب گذشته به طور تواتر و حداقل به طور استفاضه از ائمه اهل بیت(علیهم السلام)رسیده، و آنچه ما نقل کردیم نمونهاى از آنها بود، و اگر کسى بخواهد به همه آنها آگاه شود، باید به جوامع حدیث - از قبیل: کافى و من لا یحضره الفقیه و استبصار و تهذیب و امثال آن - مراجعه نماید.