آنکه را دانش نیست، هدایت نباشد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :173
بازدید دیروز :50
کل بازدید :407899
تعداد کل یاداشته ها : 1000
03/12/25
12:57 ع
موسیقی

از زنان آن کسانى که شما از آنان براى مدتى معین تمتع می ‏برید واجب است اجرتشان را بدهید. آیه ?? سوره نساء

دارویی جز شوهر ندارند

امام صادق (ع) فرمودند : روزی رسول اکرم (ص) بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود : جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت دختران باکره مانند میوه روی درخت اند ، موقعی که می رسد اگر چیده نشود ، آفتاب فاسدش می کند و وزش باد آن را پراکنده می سازد ، همچنین دختران وقتی به حد بلوغ رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند ، دارویی جز شوهر ندارند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند ، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست .
فروغ کافی ج 5 ص 337

شرم حرام

پیامبر اکرم (ص): هرکه از حلال شرم کند خدا وی را به حرام مبتلا کند.

یـا ایها النبى لم تحرم ما احل اللّه لک تبتغى مرضات ازواجک واللّه غفور رحیم . قد فرض اللّه لکم تحلة ایمانکم و اللّه مولاکم و هوالعلیم الحکیم 1/ 66
در شـاءن نـزول ایـن آیـه گفته اند که روزى رسول اکرم در اتاق حفصه و در غیاب او با کنیز خود مـاریـه قـبـطیه آمیزش نمود. حفصه از راه رسید و با در بسته روبرو. شد در زد, رسول اکرم در را گـشـود. حفصه بامشاهده ماریه و سیماى پیامبر که عرق از آن جارى بود, همه چیز رافهمید و از این که پیامبر در اتاق او و در روزى که اختصاص به وى داشت با کنیزى آمیزش کرده است , سخت برآشفت و گفت با این کارمرا آزردى . رسول اکرم فرمود براى خاطر تو او را بر خود حرام مى کنم و تو نیز این ماجرا کسى مگو . به حفصه نیز پذیرفت اما به زودى قصه را به عایشه گفت. بـا نـزول ایـن آیـات خـداونـد پیامبرش را مورد عتاب قرار مى دهد که اى پیامبر چرا چیزى را که خـداونـد حلال کرده است براى خشنودى بعضى از همسرانت بر خود حرام کردى

آیه ?? سوره نسا ( معروف به آیه ازدواج موقت )

در کافى به سند خود از ابى بصیر روایت کرده که گفت: من از امام ابى جعفر(ع)از مساله متعه پرسیدم، فرمود: بله در قرآن این مساله نازل شده، و فرموده:"فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة" (1) .
و در همان کتاب به سند خود از ابن ابى عمیر از شخصى که نامش فراموش شده، و یا از نسخه افتاده از امام صادق(ع)روایت کرده که فرمود: آیه اینطور نازل شده بود:" فما استمتعتم به منهن الى اجل مسمى، فاتوهن اجورهن"(از زنان آن کسانى که شما از آنان براى مدتى معین تمتع مى‏برید واجب است اجرتشان را بدهید" (2) .
مؤلف قدس سره: این قرائت را عیاشى نیز از ابى جعفر(ع)نقل کرده، جمهور - یعنى علماى اهل سنت - نیز آن را به چند طریق از ابى بن کعب و عبد الله بن عباس روایت کرده‏اند، که انشاء الله روایاتش خواهد آمد، و شاید منظور از امثال این روایات این باشد که بفهمانند مراد آیه این است، نه اینکه بخواهند بفهمانند آیه اینطور نازل شده بوده، و آن چند کلمه از آیه افتاده است.
و در همان کتاب به سند خود از زراره روایت کرده که گفت: عبد الله بن عمیر لیثى به حضور امام ابى جعفر باقر(ع)آمد، و عرضه داشت: در باره متعه زنان چه مى‏گوئى؟.
امام فرمود، خداوند هم در کتابش آن را حلال کرده، و هم بر زبان پیغمبرش، پس متعه تا روز قیامت‏حلال است، عبد الله عرضه داشت: اى ابى جعفر آیا مثل تو کسى چنین فتوا مى‏دهد، با اینکه عمر آن را حرام کرد و از آن نهى نمود؟.
حضرت فرمود: هر چند که عمر تحریم کرده باشد، عرضه داشت: من تو را به خدا پناه مى‏دهم از اینکه حلال کنى چیزى را که عمر آن را حرام کرده.
زراره مى‏گوید: امام باقر(ع)در جوابش فرمود: خیلى خوب، تو بر عقیده صاحبت ‏باش، من هم به عقیده رسول خدا(ص)باقى مى‏مانم حال بیا تا با تو بر سر این مساله ملاعنه و مباهله کنم(یعنى بر این که قول رسول خدا(ص)حق، و قول صاحب تو عمر باطل است) عبد الله عمیر رو به آن حضرت کرد و گفت آیا دوست مى‏دارى زنان و دختران و خواهران و دختر عمه‏هاى تو متعه شوند؟حضرت وقتى شنید که او نام زنان و دختر عموهاى آن جناب را برد روى از او برگردانید (3) .
و در همان کتاب به سند خود از عبد الرحمان بن ابى عبد الله روایت کرده که گفت: من از ابو حنیفه شنیدم که داشت از امام صادق(ع)از مساله متعه سؤال مى‏کرد، حضرت پرسید.از کدام متعه مى‏پرسى - از متعه زنان، و یا متعه حج - عرضه داشت منظورم متعه حج‏بود، ولى فعلا مرا خبر ده از مساله متعه زنان، آیا این عمل حق است؟حضرت فرمود: سبحان الله مگر کتاب خدا را نخواندى که مى‏فرماید: "فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة" عرضه داشت: به خدا سوگند مثل اینکه این آیه‏اى است که تاکنون آنرا نخوانده‏ام (4) .
و در تفسیر عیاشى از محمد بن مسلم از امام باقر(ع)روایت کرده که فرمود:جابر بن عبد الله از سیره رسول خدا(ص)سخن مى‏گفت: از آن جمله گفت: من و یارانم با رسول خدا(ص)به جنگ مى‏رفتیم، رسول خدا(ص) عمل متعه را برایمان حلال کرد، و تا زنده بود حرامش نکرد، و على(ع)بارها مى‏فرمود: اگر پسر خطاب یعنى عمر قبل از من خلافت را به دست نمى‏گرفت، و از دست من نمى‏ربود، احدى جز شقى مرتکب زنا نمى‏شد(در نسخه‏اى دیگر به جاى شقى کلمه اشقى - یعنى شقى‏ترین مردم - آمده)، و ابن عباس در تفسیر آیه: "فما استمتعتم به منهن الى اجل مسمى فاتوهن اجورهن فریضة"مى‏گفت: این مردم یعنى دستگاه خلافت - به این آیه کفر ورزیدند، ولى رسول خدا(ص)آن را حلال کرد، و تا زنده بود تحریمش نفرمود (5) .
و در همان کتاب است که ابى بصیر از امام باقر(ع)نقل کرد که در باب متعه و در معناى آیه شریفه: "فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة"فرمود: یعنى اگر مدت متعه سر آمد، مى‏توانى تو پیشنهاد تمدید مدت دهى، و او نیز مى‏تواند مدت را بیشتر کند، در صورتى که زن راضى باشد، مرد مى‏گوید: "استحللتک باجل آخر - یعنى ترا حلال مى‏کنم براى مدتى دیگر"که در این صورت این زن براى غیر تو حلال نیست، تا آنکه عده‏اش سر آید، و عده زن متعه دو حیض است (6) .
و از شیبانى روایت کرده که گفت امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)در تفسیر جمله: "و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة"، فرموده‏اند: تراضى به این است که مرد اجرت زن را زیاد کند و زن مدت عقد را (7) .
مؤلف قدس سره: روایات در باره مطالب گذشته به طور تواتر و حداقل به طور استفاضه از ائمه اهل بیت(علیهم السلام)رسیده، و آنچه ما نقل کردیم نمونه‏اى از آنها بود، و اگر کسى بخواهد به همه آنها آگاه شود، باید به جوامع حدیث - از قبیل: کافى و من لا یحضره الفقیه و استبصار و تهذیب و امثال آن - مراجعه نماید.