باران در رابطه با خصوصیت یک دوست خوب میگوید (دوستی خوب است که معرفت داشته باشد.) او اهل ورزش هم است، تنیس، اما دو سال است که ورزش نمیکند. باران دختر سینمای ایران، در حال حاضر به همراه مادرش در آمریکا به سر میبرد، او میگوید (پدر و مادرم بهترین دوستان من هستند.)باران در مورد فیلم (خونبازی) به کارگردانی مادرش میگوید: در این فیلم به معنای واقعی کلمه، صادقانه بازی کردم، در مورد این فیلم و زندگی معتادها کتاب خیلی خواندم، با معتادها در ارتباط بودم، کسانی که ترک کردند یا پزشکان متخصص... حتی در جلسات ترک اعتیاد هم شرکت کردم، پزشکان به من کمک کردند، چون خود افراد معتاد نمیتوانستند، زیاد حالاتشان را به من بگویند.
همچنین از مشاوران پزشکی هم زیاد کمک گرفتم، من در این فیلم به معنای کامل، کلمه (ترس) را متوجه شدم. در مدت تحقیق و بازی دیدم که آدمها چقدر راحت این اتفاق برایشان میافتد که تنها یک لحظه است. در واقع اعتیاد ،آدم را تبدیل به یک حیوان میکند.
جایزه باران کوثری، (یک سمند) بود و البته پس از دریافت سیمرغ دستمزدش هم بالا رفته است.بد نیست خاطرهای از دوران کودکی باران کوثری از زبان پدرش بشنویم. جهانگیر کوثری فوتبالیست سالهای دور استقلال میگوید: باران از کودکی استعداد خوبی داشت، یادم میآید سر صحنه فیلم (بهترین بابای دنیا)، ساخته داریوش فرهنگ، صدابرداری سرصحنه انجام میگرفت؛ از طرفی باران که در آن زمان پنج سال بیشتر نداشت، باید دیالوگهای زیادی را میگفت و از طرفی هم سواد خواندن و نوشتن نداشت. از اینرو همه عوامل فکر میکردند که کاری بس مشکل در انتظار آنان است. آتیلا پسیانی که آن زمان دستیار کارگردان این فیلم بود، در اولین لوکیشن، یکبار دیالوگها را برای باران میخواند، به بار دوم نمیکشید که دخترم، دیالوگها را به خوبی حفظ میکرد که این حرکت باعث تعجب همه شد، این خاطرهای جالب از باران بود که در ذهن من و مادرش مانده است...جهانگیر کوثری در ادامه میگوید: باران در ایران نیست، اما دلش اینجاست؛ از طرف باران، سال جدید شمسی را به همه ایرانیان تبریک میگویم و امیدوارم به آرزوهایشان در سال جدید برسند.
فیلم شناسی:
- بهترین بابای دنیا (داریوش فرهنگ، 1370)
- نرگس (رخشان بنی اعتماد، 1370)
- روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، 1373)
- بانوی اردیبهشت (رخشان بنی اعتماد، 1376)
- باران و بومی (فیلم کوتاه، رخشان بنی اعتماد، 1377)
- زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد، 1378)
- روزگار ما (مستند، رخشان بنی اعتماد، 1380)
- رقص در غبار (اصغر فرهادی، 1381)
- برگ برنده (سیروس الوند، 1381)
- خوابگاه دختران (محمدحسین لطیفی، 1383)
- گیلانه (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)
- تقاطع (ابوالحسن داودی، 1384)
- خون بازی (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- توفیق اجباری (محمدحسین لطیفی، 1386)
مجموعه های تلویزیونی:
- بگذار آفتاب برآید (مجموعه، یک قسمت، قاسم جعفری، 1377)
- صاحبدلان (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1385)
جوایز:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم های « خون بازی » و « روز سوم » - 1385
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از بخش مسابقه بین الملل بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « خون بازی » - 1385
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - 1379
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « باران و بومی » - 1379