سنت ختنه زنان در یهودیت یافت نمیشود، زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود. هیچ اشارهای به ختنه زنان در عهد عتیق یافت نمیشود قطع دستگاه تناسلی زنان در میان جامعه? اقلیت یهودی اتیوپیایی (اسرائیل بتا)، که پیشتر به فلاشا شناخته میشدهاند، انجام میشود. این عمل میتواند تنها توسط زنی یهودی انجام شود. یهودیان اتیوپیایی که به اسرائیل مهاجرت کردهاند، دیگر به انجام قطع دستگاه تناسلی زنان نمیپردازند. اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ یهودیت باشد برگرفته ازفرهنگ بومی آفریقا میباشد.
بریدن آلت تناسلی زنان در بین بسیاری از مسیحیان آفریقا هم رواج دارد. همچنین قبطیها در مصر، پیرو این رسم میباشند اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ مسیحیت باشد، برگرفته از فرهنگ بومی آفریقا میباشد. سنت ختنه زنان در مسیحیت یافت نمیشود زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود.[??]هیچ اشارهای به بریدن آلت تناسلی زنان در عهد عتیق یا عهد جدید یافت نمیشود.
نوشتار اصلی: بریدن آلت تناسلی زنان در اسلام
برش دستگاه تناسلی زنان مربوط به پیش از اسلام است. در طی دو دهه پایانی قرن بیستم، نوشتههای دانشگاهی و وسایل ارتباط جمعی برش دستگاه تناسلی زنان را به صورت برجستهای به آفریقا و اسلام نسبت دادهاند. بگفته نور قسّامعلی، به شکل تناقض آمیزی، هم از اسلام برای توجیه و هم برای محکوم کردن این سنت استفاده شدهاست. دادههای موجود نشان میدهد که این رسم در بین مسلمانانی پا گرفتهاست که به عنوان سنتی محلی شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شدهاست، و بعنوان سنتی اسلامی در آمدهاست. شواهدی قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند امروزه اکثر الاهیدانان مسلمان ختنه زنان را غیر ضروری و متناقض با اسلام راستین میدانند.
هرچند قرآن در این باره سخنی نیاوردهاست ولی توجیهات فقیهان بیشتر بر پایه حدیث منسوب به محمد است که بر اساس روایت معروف آن، محمد به زنی در مدینه که امعطیهاش میخواندند و زنان را ختنه میکرد گفت که «امعطیه هنگامی که زنی را ختنه میکنی از اندام وی بسیار مبر تا روی او روشنتر باشد و نزد شوی دوستتر باشد.» در شکل دیگری از همان حدیث، ذکر شدهاست که «نسبت به ختنه زنان شدت نشان ندهید چرا که این برای زن لذت بخش تر بوده و مورد پسند شوهر میباشد.» هرچند فقیهان به صورت کلی ضعف زنجیره انتقال این حدیث را که در سنن ابن داوود (و نه بخاری و مسلم) نقل شده، پذیرفتهاند. همچنین احادیثی منشأ ختنه زنان را به هاجر و سارا میرسانند
احمد ابن حنبل ختنه زنان را مکرومه (عمل نجیب) و نه واجب میدانست در میان چهار فرقه اهل سنت تنها شافعیها هستند که ختنه زنان را لازم میدانند. بگفته فقیه النووی در ختنه زنان واجب است پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد بریده شود. اگر چه لزوم ختنه زنان موضوعی بحث بر انگیز بوده، ولی فقهای سنتی عموماً کاستن آنچه «امیال جنسی افراطی زنان» در نظر میگرفتند را لازم میدانستنند در سال ????، هنگامی که تعدادی از علمای الازهر ادعا نمودند که ختنه زنان رسمی اسلامی است. این نظر با واکنش اکثر علما مواجه شد که نظر فوق را رد کردند. گروه مقابل اعتقاد داشتند که محمد، پیامبر مسلمانان، مردم را از این عمل نهی کرده و آنرا سنتی فرعونی دانستهاست.
در بین شیعیان ختنه زنان بجز فرقه مستعلوی در مصر شیوع نمیدارد. نظر کلی شیعیان بر پایه حدیثی است که ابن بابویه از علی، امام نخست شیعیان نقل میکند که «ایرادی ندارد اگر زنان را ختنه نکنید، ولی برای مردان واجب است». همچنین علامه حلی نیز حدیثی را از علی ابن ابیطالب نقل میکند که «ختنه مردان واجب است، ولی ختنه زنان توصیه میشود.» بااینحال، چون این عمل در بین ایرانیان و عراقیان پایگاه فرهنگی نداشتهاست، در بین شیعیان یافت نمیشود. برخی از مراجع تقلید دوران معاصر خنته کردن زنان را مستحب و برخی آن را حرام دانستهاند