یکی از عواقب توسعه
علی مقدسی، معاون روابط عمومی صداوسیما نیز مصرفگرایی را یکی از عواقب و نتایج توسعه دانسته و میگوید: اگر توسعه و شرایط نظامهای توسعه یافته را بپذیریم، مصرفگرایی هم جزیی از آن است و نمیتوان آن را انکار کرد. البته انتظار میرود رسانهها نسبت به عواقب مصرفگرایی آگاه باشند و برای جلوگیری از عواقب سوء آن تلاش کنند.
وی میافزاید: نمیتوان اهمیت تبلیغات را برای رسانههای داخلی نادیده گرفت. به هر حال آگهیهای تجاری منبع درآمد خوبی برای رسانهها هستند که با حذف آنها عملکرد و قدرت رسانهها در سایر حوزههای فرهنگی، اجتماعی و...نیز کاهش مییابد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که آگهیهای تجاری ممکن است به نوعی مروج مصرفگرایی باشند. بنابراین حذف آگهیها برای رسانه نتایج خوبی در بر ندارد و فقط باید با راهکارهایی پخش آنها را نظارت کرد یا با برنامههای جداگانه و خاص دیگر اثرات منفی تبلیغات را خنثی کرد. بهنظر میرسد مدتی است در برنامههای صدا و سیما تلاشهایی در زمینه کاهش اثرات منفی آگهیها انجام میشود و سمت و سویی در جهت کاهش مصرفگرایی صورت گرفته که بهزودی نتایج آن را خواهیم دید.
ارزشهایی همخوان با مصرف گرایی
دکتر عبداللهگیویان، استاد دانشکده صدا و سیما درباره ترویج مصرفگرایی در برنامهها و آگهیهای تلویزیونی معتقد است: نمیتوان انکار کرد که رسانه تلویزیون در حال حاضر مصرف بیشتر را تبلیغ میکند. اما باید این موضوع را با توجه به شرایط اجتماعی در نظر گرفت. در حقیقت باید دید که چه عواملی در منظومهای از ارزشهای فرهنگی وجود دارد که باعث ترویج مصرفگرایی میشود؟
وی معتقد است که تلویزیون آنچه در جامعه وجود دارد را بازنمایی میکند. وی میافزاید: رسانههای ملی و کارمندان آن از مریخ نیامدهاند. آنها نیز همچون سایر افراد جامعه زندگی کرده و با ارزشهای حاکم آشنا هستند. برنامههای این افراد بازتاب شرایط موجود در جامعه است. واقعیت این است که در جامعه ما مصرفگرایی رواج یافته و تلویزیون هم دانسته یا نادانسته آن را به مردم برمیگرداند.
گیویان با بیان اینکه گاه رسانهها برخی ارزشها را به شکل خاص ترویج میدهند، درباره اصلاح این روش ترویج میگوید: ممکن است رسانهها بدون برنامهریزی و تنها آنچه را که در جامعه وجود دارد بازتاب دهند اما گاه میبینیم که رسانهها و بهویژه تلویزیون ارزش یا ارزشهای خاصی را بیش از بقیه مورد توجه قرار داده و برنامههایی را براساس آنها میسازد که این ارزشها در اغلب موارد با مصرفگرایی همخوانی دارند.
وی پیشنهاد میدهد: باید ببینیم که آیا میتوانیم از نظر فرهنگی به یک وفاق برسیم و الگوی صحیح مصرف را پیدا کنیم؟ این امر بدون حمایت رسانهها و بهویژه رسانه پرمخاطب تلویزیون امکانپذیر نیست؛ چون در شکل آرمانی رسانهها مشوق مصرف نیستند و صرفا اطلاعرسانی میکنند. اما واقعیت این است که از این شکل آرمانی فاصله گرفتهایم.
گیویان درباره آگهیهای بازرگانی نیز معتقد است: حضور تبلیغات بخشی از مصرفگرایی است. به این معنا که آگهیها سعی دارند کالا یا خدمتی را برای مخاطب مهم جلوه دهند اما به روشنی نمیتوان گفت که آیا باید این فضای تبلیغی صرف را نیز با توجه به الگوهای درست مصرف تلطیف کرد یا خیر؟ چون آگهیدهنده برای معرفی محصول خود ناچار است از ابزاری استفاده کند که مخاطب به خرید کالا یا استفاده از آن ترغیب شود و نمیتوان او را از این کار منع کرد.
وی در ادامه به مسئولیت رسانهها اشاره کرده و میگوید: در شرایط موجود مسئولیت رسانه بیشتر است. رسانه باید در کنار پخش آگهیها فعالیتهای فرهنگی داشته باشد که با کمک آنها در مخاطب یک سری ارزش و فضیلت اخلاقی درونی شود؛ ارزشها و فضایلی که در مقابل پیامها بازرگانی باشد.