توضیحی بر گزارش ختنه دختران ؛ اسلام چه می گوید؟
چیزی که ما مسلمانان را معمولا به عقب هل می ده به نظر من یک مسئله است : تعصب بدون تحقیق که در بر خی اوقات باعث مرگ ما هم بی هیچ دلیلی شده است ؟
در مورد این مسئله دوستان مطالب خوبی را در طی این یک روز به من رساندند که از همه انها متشکرم . یک چیزی که برخی از دوستان برای من مطرح کرده بودند مسئله رفتن برخی از زن ها به صورت داوطلبانه پیش دکتر برای برش قسمتی از الت خود هستند که بیشتر به منظور زیبایی است ولی من منظورم این مسئله نبود …. البته من کاری به مسئله اسلامی بودن و نبودن ان نداشتم .. تنها و تنها حرکت من نوعی مبارزه با جهل خفته ایی بود که حاکم بر قسمت های بسیار زیادی از انسانیت می باشد و تحریم این مسئله ….. تحریم مسائلی که باعث می شود بیست در صد از کودکان که این عمل روی انها انجام می شد با مرگ هم مسیر شوند و این تلخ است خیلی تلخ …..
در باره مطلب دفعه قبل مطالب بسیاری را دراینترنت مشاهده کرده بودم و ارشیوی هم داشتم ولی بهترین مطلبی که به نظرم امد می تواند جوابیه خوبی باشد این استفتاء سید محمد حسین فضل الله می باشد که در پایین با ذکرمنبع می گذارم .
حرمت ختنه کردن دختران در اسلام
علامه مرجع آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله در پاسخ به استفتاآت گوناگون پیرامون موضع اسلام در قبال ختنه کردن دختران، پاسخ دادند:
بررسیهای ما از متون وارده در این زمینه نشان می دهد که ختنه کردن دختران ساخته و پرداخته اسلام نیست و مبنای اسلامی ندارد. بلکه یکی از رسوم عصر جاهلی به حساب می آید که در زمره زینت و تجمّل زن برای شوهر یا خودش قرار می گرفته است. آن چه که از ائمه (ع) برای ما وارد شده است نشان می دهد که سنّت ختنه کردن دختران نفی شده است. در این متون از ختنه کردن دختران به «خفض الجواری» تعبیر شده است. ابو بصیر مرادی از امام محمد باقر (ع) روایت می کند. می گوید: «از امام باقر (ع) درباره کنیزی پرسیدم که از سرزمین شرک به اسارت گرفته شده و اسلام آورده است. خواستند که او را ختنه کنند، نگذاشت که کسی این کار را انجام دهد. حضرت فرمود: سنّت ختنه برای مردان است و نه برای زنان».
در روایت دیگری آمده است: «ختنه کردن پسر بچگان سنّت است ولی ختنه کردن دختران سنّت نیست.»
در روایت سوّم سنت بودن ختنه کردن دختران نفی شده است، ولی جزو سنّت های پسندیده اجتماعی به حساب آمده است. مسعدة بن صدقة از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: «ختنه کردن زنان پسندیده است ولی جزو سنّت نیست و واجب هم نیست.»
روایت های مذکور به روشنی بیان می دارند که ختنه کردن زنان سنّت نیست و این یعنی اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعی مستحب که مبتنی بر یک مصلحت برتر باشد، وضع نکرده است. بلکه آن را جزو امور پسندیده اجتماعی به حساب آورده است که می شود آن را جزو سنّت ها و رسوم مورد عمل آن زمان برشمرد.
از روایت اول می توان چنین فهمید که سؤال کننده از حکم ختنه دختران سؤال نمی کند. بلکه از نوع برخورد با زنی که آن را انجام نمی دهد، می پرسد. پاسخ امام باقر (ع) مستقیماً سؤال کننده و به صورت غیر مستقیم ذهنیت عمومی را چنین راهنمایی می کند که ختنه کردن دختران هیچ ارتباطی به اسلام ندارد.
روشن است که نمی شود با عادات اجتماعی ریشه دار در رفتار مردم با شدت و حدّت برخورد کرد. بلکه نیازمند یک حرکت تدریجی است تا در نهایت به حذف آن عمل منتهی شود. اسلام از همین روش در مسأله آزاد کردن بردگان هم استفاده کرده است. زیرا تحریم قاطعانه ممکن بود پایه های اجتماعی زندگی مردم را متزلزل کند. در حالی که ایجاد شکاف تدریجی در نظام برده داری در نهایت به حذف تدریجی آن می انجامد. برای این کار هم به یک انقلاب اجتماعی نیاز نیست. چرا که چنین انقلابی ممکن است فرصت تحقق اهداف اساسی اسلام را از بین ببرد.
نوع پرداخت اسلام به بعضی از عادات و رفتارها و حتی اندیشه ها نیز این چنین قابل توجیه و تحلیل است که اسلام می خواهد زمینه های فکری را ایجاد کند که به زن به عنوان انسانی که در کنار مرد در عرصه های زندگی وجود دارد احترام بگذارد. این زمینه های فکری می تواند زمینه های روانی اعتماد به نفس را در وجود زن ایجاد کند و زن چنین احساس کند که در عرصه حضور دارد. علاوه بر این چنین نگاهی می تواند زن را از چارچوب عیوب اجتماعی خارج کند و او را در جایگاه طبیعی انسانی که حق زن و مرد است قرار دهد و زمینه از بین رفتن بسیاری از عاداتی را فراهم آورد که نه تنها به خودی خود رجحانی ندارند بلکه در بسیاری از جوانب، جنبه منفی هم دارند.