اگر چه نقشآفرینیهای خاطرهانگیز زیادی را در سینما، تئاتر و تلویزیون از او دیدهام ولی نمیدانم چرا نام او همیشه مرا یاد «روبان قرمز» میاندازد. دیدار با آزیتا حاجیان در یکی از برنامههای حمایت از بیماران مبتلا به ایدز، دیداری کاملا غیرمنتظرهو پیشبینینشده بود و طبیعتا گفتگویی که میخوانید هم واجد همین خصوصیات است؛ غیرمنتظره و پیشبینینشده. در برنامه مذکور، اگرچه فرصت و فراغت چندان برای گفتگو نداشت ولی برای اینکه غیرمنتظره بودن اتفاقها کامل شود، از او صرفا درباره یک موضوع خاص سوال کردهام؛ نقش هنرمند در عرصه سلامت.: شما بهعنوان یک هنرمند ارتباط هنرمندان و سلامت را چگونه میبیند؟
متاسفانه یا خوشبختانه، در حال حاضر در کشور ما بیشتر توجهها به دو صنف فوتبالیستها و هنرمندان (و به خصوص هنرپیشهها) محدود شده و چه از سوی مجموعه جامعه و چه از سوی دستاندرکاران و مسوولان، برای این دو گروه اهمیت فراوانی قایل میشوند. این موضوع از یک سو موجب خوشحالی و از سوی دیگر باعث تأسف است چون هر جامعهای به صنوف مختلف نیاز دارد ولی چیزی که در وضعیت کنونی مهم است این است که با توجه به ارزشی که جامعه برای این دو صنف قایل است، این گروهها نیز باید بیش از دیگران در عرصههای اجتماعی به ویژه مواردی که به حوزه سلامت مربوط میشود حضور داشته باشند تا به این طریق وظیفه خود را نسبت به جامعه انجام دهند و با عموم مردم در ارتباط باشند.: فکر میکنید این ارتباط با مردم چه تاثیری بر خود هنرمندان خواهد داشت؟
مردم به دلیل اینکه مبتلا به مسایل اجتماعی هستند به صورت خودکار در بطن آن حضور دارند. آنها جامعه را میبینند که به چه سمتی حرکت میکند چون مشکلات، اعتیاد و فحشا را میبینند و آن را در اجتماع لمس میکنند. مردم به طور کامل در جریان این امور هستند چون خودشان و فرزندانشان در جامعه هستند. شاید هنرمندان به دلیل شرایط مالی و نوع کار خود تا حدی از این مسایل بیاطلاع باشند ولی این ارتباط دوسویه بین مردم و هنرمندان میتواند بسیاری از این کاستیها را پوشش دهد.: به نظر شما، این ارتباط تا امروز به نحو مطلوبی برقرار شده؟
نه؛ ولی این موضوع به دلیل عدم علاقه هنرمندان برای شرکت در این عرصهها نیست. عوامل دیگری هم در آن نقش دارند. به طور کلی چگونگی برقراری این رابطه بین مردم و جامعه هنری نیز اهمیت دارد وگرنه قشر هنرمند به دلیل روحیات و طرزتفکر خود به شرکت در حرکتهای مردم محور و حضور در فعالیتهای انساندوستانه علاقهمند است.: چه مشکلی برای هنرمندان در اینگونه فعالیتها وجود دارد؟
متاسفانه چیزی که در سالهای اخیر مرسوم بوده، این است که از حضور بازیگران در مسایلی با اهداف اقتصادی استفاده شده و این اتفاق به تدریج موجب کنارهگیری این قشر از اینگونه مراسم شده است. هنرمندان دارای روحیهای حساس هستند و دل در گروی آسایش و آرامش دیگران دارند و به طور قطع از حضور در جمعی که هدف آنها ارتقای سلامت جامعه است، لذت میبرند ولی باید آگاهیهای لازم در این زمینه به آنها داده شود.: خود شما به عنوان یک هنرمند باسابقه چهقدر به سلامت جامعه و یک جامعه سالم اعتقاد دارید؟
من فکر میکنم که سلامت یکی از ارکان زندگی متمدن امروزی است. البته این مساله تنها مربوط به سلامت جسم نمیشود. به نظر من سلامت روح هم به همان اندازه و حتی شاید کمی بیشتر از سلامت جسم اهمیت دارد. جامعه هنرمندان با روح مردم سر و کار دارند و ارتباط برقرار میکنند. امروز هم بسیاری از تحقیقات ثابت کردهاند که بسیاری از بیماریهای جسمی موجود از روح و روان آسیبدیده و ناسالم منشأ میگیرند. به همین دلیل، رسالت هنرمندان در این زمینه بسیار جدی و حایز اهمیت است. هنرمند میتواند با استفاده از خلاقیت و هنر خود با مردم جامعه ارتباط برقرار کند. در دل آنها نفوذ کرده و سلامت و آرامش روحی و روانی را به مخاطبان خود القا کند.: نقش سلامت را در خود هنرمندان و در حرفه آنها چهطور میبینید؟
به طور حتم، سلامت جسمی و روحی یک هنرمند تاثیر زیادی در کار او، هنر او و ارتباط او با مردم دارد. یک هنرمند زمانی میتواند پیامآور سلامت باشد که خودش در سلامت باشد. این هنرمند سالم است که فکر، ایده و اندیشه سالم را به جامعه منتقل میکند. وقتی او خود جسم و روح بیمار داشته باشد نمیتواند سلامت جامعه خود را ارتقا دهد.: یعنی حس میکنید باید توجه بیشتری به سلامت هنرمندان شود؟
خب، هیچکدام از هنرمندان از جامعه و از مردم جدا نیستند. آنها هم در کنار مردم دچار سختی و رنج میشوند. در کنار مردم به بیماریها مبتلا و در کنار مردم با مشکلات مواجه میشوند ولی تفاوت در این است که هنرمندان به دلیل روحیات و نوع نگرش خود، تاثیرپذیری بیشتری نسبت به دیگران از این اتفاقات دارند و بیشتر در معرض از دست دادن سلامت خود هستند. من نمیتوانم بگویم که هنرمندان بر سایر مردم ارجح هستند و مسایل مربوط به سلامت آنان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد چون در هر حال من هم جزو این قشر محسوب میشوم ولی آنچه مسلم است این است که باید برای همه مردم جامعه یک سیستم سلامتی در نظر گرفته شود و باید برای سلامت روحی و جسمی همه افراد توسط مسوولان و دستاندرکاران برنامهریزیهای جامع صورت گیرد.