دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس . امّا دوستان تو . دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست ، و دشمنانت : دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :48
بازدید دیروز :50
کل بازدید :407774
تعداد کل یاداشته ها : 1000
03/12/25
5:58 ص
موسیقی

رادیو و تلویزیون در ایران دو رسانه ای اند که به صورت متمرکز و تحت کنترل دولت اداره می شوند اما علی رغم مدیریت یکسان شان به هیچ وجه به لحاظ گفتمان سازی یکسان عمل نمی کنند. رادیو در مقایسه با تلویزیون بازنمایی متکثرتری از اوضاع ارائه می دهد و دیدگاههای متفاوت تری در آن منعکس می شود. البته این تکثر بازنمایی تنها در مقایسه با تلویزیونی که به آشکارترین شکل در کار بازنمایی انگیزشی و قصدمندانه رویدادهاست معنا می یابد(به عبارت دیگر در شرایط معمولی اعتقاد نداریم که رادیو رسانه ای چند گفتمانی است). در هرصورت در رادیو نظرات مخاالف بیشتر منعکس می شود. شخصیتهایی که در تلویزیون امکان حضور ندارند در "رادیو گفت و گو" مجال حضور می یابند. اکنون این سوال مطرح می شود که علی رغم مدیریت یکسان در این دو رسانه چرا رادیو سیاستهای بازتری دارد؟

پاسخ ساده می تواند این باشد که دولتهای ایدئولوژیک به نمایش دموکراتیک از طریق برخی از رسانه ها احتیاج دارند و این نمایش دموکراتیک و چند گفتمانی را از طریق رسانه های قدرتمندی چون تلویزیون نمی توانند نشان دهند و بهترین راه نمایش دموکراسی رسانه ای از طریق رسانه های ضعیف است. رادیو نیز علی رغم پوشش عام و گسترده از قدرت مخاطبان اندکی برخوردار است به نحوی که میزان مخاطبان رادیو با روزنامه و مطبوعات( در جامعه شهری) برابری می کند. طبق تحقیق ملی که در سال 1383 انجام شده است(و این آخرین تحقیق ملی است که در اختیار داریم) 64 درصد مردم اساسا از رادیو استفاده نمی کنند. رادیو بیشتر رسانه ای مردانه و مرتبط با سنین بازنشستگی و با افراد تحصیلات پایین است. این مشخصات نشان دهنده این امر است که رادیو به مثابه رسانه ای غیر فراگیر و ضعیف است.

داده های تحقیقات پیمایش ملی انجام شده در سال 1383 [1][1]نشان می دهد که علی رغم تفاوت در میزان دسترسی رادیو و روزنامه، میزان تفاوت چندانی در جامعه شهری میان این دو رسانه وجود ندارد. اما در جامعه روستایی همچنان رادیو مصرف بالاتری در مقایسه با روزنامه دارد. در هر حال رادیو نیز همانند روزنامه به لحاظ مصرف و استفاده در میان مردم رسانه ای ضعیف محسوب می شود. هم روزنامه و هم رادیو به لحاظ میزان مخاطب در فاصله زیادی با تلویزیون دولتی قرار دارند. براساس آنچه در جدول نمایش داده شده می توانیم پیرو گزاره ای که در نوشته"  رسانه قدرتمند و رسانه ضعیف"  آوردیم نتیجه دیگری نیز بدان اضافه کنیم و آن نتیجه این است: رادیو اگرچه رسانه ای دولتی است اما دموکراتیک تر از تلویزیون عمل می کند و علت چندصدایی بودن رادیو(به استثنای بخش خبر) تابع همان منطق قلت مخاطب و نمایش دموکراسی است. به دلیل آنکه مخاطب رادیو چندان زیاد نیست شنیدن صداهای مخالف چندات مقاومتی بر نمی انگیزاند. این نکته ما را مجددا به اصل میزان مخاطب و درجه تحمل پذیری حاکمان حواله می دهد.بر مبنای این اصل درجه تحمل پذیری یک" رسانه متکثرتر" تا آنجا ممکن است که آن رسانه از مخاطبان زیادی برخوردار نباشد. اما چرا وجود رسانه های ضعیف و در عین حال متکثر در "جامعه ایدئولوژیک" ضرروی بنظر می رسد. اکنون که عدم احساس ضرورت پیامهای متکثر و بازنمایی های متفاوت از سوی سیاستگذران آشکار شده است پاسخی جز نمایش دموکراسی باقی نمی ماند. 

سخن پایانی آنکه روزنامه و رادیو علی رغم ضعیف بودنشان به لحاظ مصرف و مخاطب تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. مطابق داده های پیمایش ملی، رادیو رسانه ای روستایی تر و روزنامه رسانه ای شهری است. در پست دیگری راجع به این فرضیه تامل می کنیم که چرا رسانه های ضعیف و چندصدایی تر و غیر دولتی تر با زندگی شهری همبسته ترند؟